تبسم کوچولوی ماتبسم کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

تبسم منو بابا

سلام........

سلام دختر نازم خوبی مامان!!! ازت شرمنده ام که خیلی وقته برات چیزی ننوشتم.بهم حق بده حسابی سرم شولوغه. از یه طرف داریم خونه ی جدید رو برای اومدنت آماده می کنیم و درگیر بنا و گچکار و کاشی و کابینت ساز و ... هستیم. از طرفی هم عجله داریم تا قبل از شروع ماه رمضون بنایی تموم شه تا ما هم زودتر اسباب کشی کنیم و مامان جون سیسمونی شما رو بیاره خونه ی جدید. کمتر از ٢ ماه دیگه شما میای تو بغل مامان و بابا و ما هم سعی می کنیم تا قبل از اومدنت اتاقتو برات آماده کنیم. دخترم خیلی شیطون شدی و تکونهات به راحتی قابل احساسه. وای که وقتی تکون میخوری مخصوصا بعد از خوردن چیزهای شیرین که به پهلو دراز میکشم دوست دارم دستم رو روی شکمم بزارم و ساعت...
28 خرداد 1392

روز مرد

سلام امیدم سلام تنها تکیه گاهم امروز روز پدره و امسال اولین سالیه که شما عزیز دل نام زیبای پدر رو یدک می کشی. همسر عزیز تر از جانم روز مرد بهانه ای شد تا بگویم که بی اندازه دوستت دارم و به وجود نازنینت افتخار می کنم . همسر با وفایم شنیده ام که می گویند خدا به هر کس به اندازه دلش به او می دهد ببین دل من چقدر بزرگ است که خدایم تو را به من هدیه داده است. می دانم که دختر نازمان هم به داشتن چنین پدری افتخار خواهد کرد  و می دانم که عاشقانه دوستت دارد .   ...
3 خرداد 1392
1